نشستن روی مار: تسلط بر غرایز و واکنش های احساسی و درگرگون ساختن آن ها و آگاه شدن از خرد و نیرویی که در ناخودآگاه ساکن است.
اگر مار شما را نیش زد: نگرانی های ناخودآگاه درباره سلامتی شما، سائقههای جنسی ناکام یا احساساتی که علیه خود شما برخاستهاند، چنانکه پرخاشگری درونی شده ما را مسموم میکند و سبب ساز بیماری های واقعی میشود، بنابراین به صورت نیش مار در رویا به نمایش در آمده است.
اگر مار دیگران را نیش زد: سخنان نیشدار؛ کلام زهرآلود؛ انرژی احساسی که علیه خود فرد یا دیگری برخاسته است.
رنگ مارها
مار سبز: فرایند زندگی درونی ما که احتمالا از طریق احساسات خوشایند، عشق و خلاقیت به فرایندی التیام بخش یا فرایندی که فرد را به سوی رشد و تحول مثبت سوق میدهد تبدیل شده است.
مار سفید: جنبه ازلی فرایند حیات، یا آگاه شدن از آن.
مار آبی رنگ: احساسات مذهبی یا سردی در پیوندهای عاطفی.
مار در علفزار: درک شهودی در مورد اینکه "پشت سر شما حرف میزنند"؛ خطر؛ کارهای پنهانی.
ماری که دمش در دهانش است: چرخه زندگی- تولد، رشد، تولید مثل، پیر شدن، مرگ، تولد دوباره تکرار تا ابد تعبیر دیدن مار در رویا به روایت تعبیرگران اسلامی
مطیعی تهرانی میگوید:
دیدن مار در خواب خبر از وجود دشمنی خانگی میدهد. این خزنده بدون خبر و اطلاع قبلی در کمین بوده و به سراغتان خواهد آمد. دشمنی زیبا، خوش نقش و نگار و دل فریب که در نزدیکی شماست و از وجود آن با خبر نیستید. اگر فرصت بیابد نیش زهر آلود خودش را در تن شما فرو میبرد.
ابن سیرین میگوید: تعبیر خواب مار، دشمن پنهان میباشد. اگر ببینی در خانه مار وجود دارد، تعبیرش دشمنی از اهل خانه میباشد، ولی اگر مار را در صحرا ببینی، تعبیرش دشمنی بیگانه است.
امام صادق (ع) میفرمایند:
تعبیرهای مار عبارتاند از:
دشمن مخفی
زندگانی
سلامتی
پادشاهی
سپه سالاری
کامیابی
زن
خواسته و مراد
پسر
سیل
منوچهر مطیعی تهرانی گوید:
برخی نوشتهاند، مار ثروت است و دارائی نهفته و موجود که در این مورد نیز شما از وجودش بی خبرید. این تعبیر از آنجا ریشه میگیرد که در افسانهها گفتهاند و خواندهایم که دفائن و خزائن گنجینههای نهفته در زیر خاک و ویرانههای قصور کهن و باستانی را مارها و اژدها و افعیها حراست و پاسداری میکنند و چون این باور در اعماق ذهن ما هست دیدن مار میتواند به پول اندوخته و نهفته اشاره ای باشد که ما از وجودش بی اطلاع هستیم.
این موجود دل فریب میتواند یک زن زیبا نیز باشد. زنی که در عین دولت داشتن خطرناک است و در عین خطرناک بودن دوست داشتنی است. در خواب خیره نگریستن به چشم مار را نیکو ندانستهاند.
چندین حیوان و جانور هستند که در خواب به چشم آنها خیره شدن خوب نیست از آن جمله است مار.
اگر دیدید ماری را کشتید بر دشمنی پیروز میشوید ولی به زودی ندامت و پشیمانی به سراغ شما میآید.
علامه مجلسی (ره) گوید: دیدن مار را در خواب قرض و وام میداند.
اگر در خواب مار سبز ببینی، تعبیرش این است که دشمن تو زاهد و درستکار و پرهیزکار میباشد.
مار زرد
اگر مار زرد ببینی، دشمن تو زرد چهره و شبیه آدمهای مریض میباشد.
مار قرمز
اگر مار قرمز ببینی، دشمن تو خوشگذران میباشد.
مار سیاه
اگر مارهای سیاه ببینی، تعبیرش دشمنان فراوان میباشد.
مار سفید
اگر ببینی مار سفیدی را گرفتهای، تعبیرش بزرگی و عظمت است.
تعبیر خواب جنگ با مار
ابن سیرین میگوید:
اگر در خواب ببینی با مار جنگ و درگیری میکنی، به این معنی است که با دشمن دعوا و درگیری پیدا خواهی کرد، اگر مار بر تو غلبه کرد، دشمن بر تو غلبه میکند، ولی اگر تو بر مار غلبه کردهای، تعبیرش این است که تو بر دشمن غالب و پیروز میشوی.
اگر ببینی مار را به دو نیم کردهای، مال و اموال دشمن را مصرف خواهی کرد.
ابراهیم کرمانی میگوید: اگر ببینی مار از تو فرار میکند، تعبیرش ضعف دشمن میباشد.
جابر مغربی میگوید: اگر ببینی ماری را گرفتهای ولی به تو صدمه نرسیده است، بزرگی و عظمت به دست میآوری و بر دشمن غلبه میکنی و به خواسته و مقصود خودت خواهی رسید.
تعبیر خواب خارج شدن مار از بدن
جابر مغربی میگوید:
اگر در خواب ببینی از سوراخ و مجرای دهان یا گوش و یا آلت تناسلی مردانه یا مقعد تو ماری بیرون آمده است، تعبیرش این است که فرزندت دشمن تو میشود.
اگر ببینی مار وارد مقعد تو شده است، دچار آسیب و ضرر و زیان خواهی شد.
ابن سیرین نیز میگوید:
اگر ببینی از آلت مردانه تو مار بیرون آمده است، صاحب فرزندی میشوی که دشمن تو خواهد بود.
اگر ببینی از پیشانی تو مار بیرون میآید، دچار رنج و سختی میشوی.
تعبیر خواب گوشت مار و مار مرده
ابن سیرین میگوید:
اگر در خواب ببینی گوشت مار میخوری، تعبیرش پادشاهی است.
اگر ببینی ماری مرده است، آفت و صدمهای از تو برطرف میشود.
تعبیر دیدن مار بزرگ در خواب
ابن سیرین میگوید:
تعبیر خواب مار بزرگ، دشمنی بزرگ و قوی میباشد.
اگر ببینی مار بزرگی داری، تعبیرش این است که با اشخاص بزرگ پیوند و ارتباط برقرار میکنی.
اگر ببینی با ماری بزرگ جنگ و نبرد کردی و او را شکست دادی، با دشمن جنگ و درگیری میکنی و او شکست میدهی.
اگر ببینی مار بزرگ را کشتی و از گوشت آن خوردی، دشمن را شکست میدهی و مال و اموالش را گرفته و خرج میکنی.
جابر مغربی میگوید:
اگر ببینی مار بزرگ تو را بلعیده است، احتمال دارد دشمن تو را به هلاکت برساند.
اگر ببینی سوار مار بزرگی شدهای که رام و فرمانبردار میباشد، دشمنی بزرگ از تو اطاعت و فرمانبرداری میکند و امور تو منظم و رو به راه میشود.
تعبیر خواب مار به روایت معبرین غربی
لوک اویتنهاو میگوید:
مار: وجود موانع به هر شکل و نوعی
مار چند سر: جذبه
تبدیل به مار شدن: عدم احترام
گرفتن آن: وسوسه
اگر نتوان از دست آن فرار کرد: ناامید بودن نسبت به آینده
نیش خوردن از مار: از بین رفتن آرامش در خانواده
ماری که خود را کش و قوس میدهد: شما با تکیه بر شانستان از یک خطر خواهید جست
کشتن آن: پیروزی در مقابل دشمن
مار افعی: اطراف شما پر از آدمهای یاوه گوست
گرفتن افعی: شما برای مشکلاتتان راه حلی خواهید یافت
نیش خوردن از افعی: بدبختی
تام جت ویندو
مار درخواب، نخست نشانگر غریزه جنسی است و از سوی دیگر ممکن است باعث بروز ریشه دارترین و رضایتبخش ترین رابطهها شود.
اگر در خواب بببند که ماری به دور بدنش پیچیده، تعبیر آن است که خواب بین اسیر و گرفتار هیجانات خویش است.
اگر ببیند ماری دمش را به دهان برده است، نشانگر میل به مقاربت و همخوابکی است.
اگر ببیند که ماری اورا بلعید، نشانگر عمری است که از خواب بین میگذرد و تعبیر آن جنین است که فرد از تلف شدن عمرش
ناراحت است.
اگر ببیند ماری به دور چوبی جنبره زده است، نشانگر شفا، تولد مجدد و شادابی است.
اگر در خواب ماری را در چمنزار ببیند، نشانگر بی وفایی، افسوس خوردن و تهمت است.
این مطلب در مورد خواب مار و تعبیر خواب مار بود و امیدواریم که مشکل شما با خواندن مطلب تعبیر خواب مار حل شده باشد.
دیدن مرده در خواب یک بشارت برای دیدار با دوست یا مهمان، چهره و رخسار شاد شخص مرده هم برای شخص بیننده خواب خوب استو هم برای شخص متوفی که نشانه در آرامش بودن روح مرده است. وقتی که یک فرد زنده را مرده می بینیم و آن فرد زنده اشنا باشد نشانه طول عمر و سلامت او است. اگر در خواب ببینید کسی که مرده آمده و کنار شما نشسته است خوب است ولی اگر مرده شما در نزد خودش دعوت نکرد این خوب نیست و اگر دست بر گردن شما انداخت نشانه بدی است.
سمبل مرده با مفهوم مرگ و نیستی و انهدام مرتبط است. ممکن است در رویا با انسانهای مرده مواجه شویم یا گاهی احساس کنیم که خودمان در حال نزدیک شدن به مرگ هستیم. مردن در خواب میتواند به احساس فرد در زندگی بیداری، به خاطر تمام شدن دورهای خاص از زندگی اشاره داشته باشد. اگر این سمبل برای شما به شکلی نگران کننده و اضطراب آور ظاهر شود، نشان دهندهی این معناست که هم اکنون، آمادگی مواجهه با این تغییرات جدید را در خود مشاهده نمیکنید. شما در این زمان، در حال درک این موضوع هستید که زندگی قابل پیش بینی نیست، اما تمام شدن یک دوره، به معنای افول و نابودی زندگی نیست. زندگی همچنان در جریان است و شما صرفا در مسیر جدیدی قرار خواهید گرفت. رویاهای شما از بین نخواهند رفت.
باید بدانید که انسانهایی که در رویا مشاهده میکنید، سمبل ابعاد مختلف شخصیت خوده شما هستند. اگر مردهای که در رویا مشاهده میکنید برای شما ناشناس باشد، میتواند اشاره به بعدی از شخصیت و افکار شما داشته باشد که برای شما شناخته شده نیست یا تا به امروز به آن توجه خاصی نداشته اید. شما در حال کنار گذاشتن بخشی از افکار مبهم و بی پایهی خود هستید که ممکن است تا به امروز توجیهی منطقی برای آنها پیدا نکرده باشید.
برخی افکار که ممکن است در دوران کودکی و به شکل تقلیدی یا تحت تاثیر جمع، در شما شکل گرفته باشد. هم اکنون زمانی است که دیگر قادر به ادامهی پذیرش این ایدهها و افکاری که با منطق شما شکل نگرفته اند را ندارید. اگر با دیدن مردهی ناشناس، دچار اضطراب شوید، میتواند به نگرانی شما در زندگی بیداری اشاره داشته باشد. چون هم اکنون نوعی فقدان را در خود احساس میکنید. ممکن است این پرسش برای شما به وجود آمده باشد که با کنار گذاشتن این افکار، باید چه عادات یا افکاری را جایگزین کنید؟ از بین رفتن نظم سابق برای شما قابل قبول نیست یا در واقعیت، از پذیرش این موضوع که تا به امروز پیرو افکار غیر منطقی و بی پایه بوده اید، دچار نگرانی و تنش شده باشید و اساسا این حقیقت برای شما قابل قبول نباشد.
اما اگر مردهای که در رویا مشاهده میکنید، فردی باشد که در واقعیت او را میشناسید، باید بدانید که انسان ها، به واسطهی اخلاق و افکار خود، بر ما تاثیر عمیقی میگذارند. به شکلی که به مرور، تبدیل به بخشی از شخصیت ما میشوند. پس تفسیر این رویا به خوده شما مربوط میشود.
این رویا به شما میگوید که بعدی از شخصیت شما که میتواند مربوط به اعتقادات با بخشی از دیدگاههای شما دربارهی زندگی است، در حال فروپاشی و نابودی است. ممکن است این افکار، سابقا برای شما بسیار دوست داشتنی بوده باشند، و بسیار به آنها تعلق خاطر و وابستگی داشته باشید، اما هم اکنون و به دلیل شرایط جدید، متوجه شده باشید که دیگر نمیتوانید پذیرای آن افکار باشید.
آن افکار بخصوص در شما مرده اند و برای شما بی معنا شده اند. ممکن است در واقعیت، حاضر به پذیرش این حقیقت نباشید و قبول نکنید که کاملا متحول شده اید. این انکار، به شکل سمبل مرده در رویا ظاهر میشود. این رویا از شما میخواهد تا دربارهی تغییرات روانی به وجود آمده از خودتان سوال کرده و با حقیقت رو به رو شوید و به دنبال پیدا کردن افکار تعدیل شده و مناسب برای جایگزین کردن باشید.
دیدن مرده در خواب در لباس نامناسب و کهنه هشداری از رسیدن غم و ناراحتی برای بیننده خواب است. تعبیرگران امروزی دیدن مرده را بیانگر از دست دادن فرصت و یا به اصطلاح فرصت سوزی میدانند. زندگی در نقطه مقابل مرگ و نماد وجود داشتن فرصت است.
تونی کریسپ نویسنده کتاب فرهنگ تفسیر رویا در رابطه با دیدن مرده در خواب میگوید:
رویای مردمان مرده منظور تصویر رفتگانی است که شما ایشان را میشناختید. اکثر رویاهایی که در آنها مردگان ظاهر میشوند حاصل تلاش ما برای کنار آمدن با خاطرات، احساس گناه، خشم و سایر احساساتی است که در ارتباط با آنها داشتهایم. یا احساسمان درباره خود مرگ. وقتی شخصی که به ما نزدیک است میمیرد، به دورانی قدم میگذاریم که رابطه ما با او تغییر میکند و از موجودی حاضر در عالم ماده به موجودی زنده در خاطرات و زندگی درونی ما تبدیل میشود.
همسر مرده: بسیاری از رویاهای مردگان از سوی زنانی گزارش شده اند که شوهران را از دست داده اند. داشتن رویاهای آزاردهنده از دست دادن توانایی دیدن رویای همسر متوفی تا مدتی و یا دیدن رویایی با مضمون تصویر او در دوردست ها نزدیک نمی شود که تا مدتی پس از مرگ همسر طبیعی است. پس از پذیرفتن مرگ، مواجه شدن با حس فقدان، عزاداری و خشم، و ادامه دادن به زندگی و عشق به عزیزان، مضمون این رویاها به تدریج شادمان تر می شوند و تاثیرات منفی آنها بر طرف می شود.
شخص مرده یا جنازه:
معمولا به بخشی از زندگی شما اشاره می کند که "مرده" است. این تصویر می تواند به پدیده عمومی مرگ احساسات اشاره کند که شامل چیزهایی از قبیل درماندگی در ایجاد ارتباط عاطفی و از دست رفتن احساس شما در مورد شخصی است. افسردگی و غمی که پس از تغییرات عظیم در زندگی، از قبیل از دست دادن همسر، فرزند، یا کار، به وجود می اید. احساس اینکه زندگی شما به طور کلی نه انگیزه ای دارد و نه ثمره ای.
مثلا وقتی که احساس می کنید در رابطه زناشویی یا موقعیت خاصی از زندگی به جایی نمی رسید، خشم سرکوب شده ای که ابراز وجود مثبت شخص را نیز "می کشد"، تصویر مرده در رویا می تواند احساساتی را که برشمرده ایم به هم پیوند بزند، همان گونه که سمبل ها بیانگر عرضه وسیعی از معانی هستند. شاید این هم شخص مرده بخشی از وجود شما باشد که می خواهید از خود جدایش کنید و پشت سر رهایش کنید تا بمیرد.
کارل گوستاو یونگ دیدن شخص مرده در رویا را اینگونه تحلیل مینماید:
دیدن یا حرف زدن با مرده در خواب، اخطاری به شماست که تحت تاثیر افراد منفی هستید و با یک جمع نا مناسب رفت و آمد می کنید. این خواب ممکن است راهی برای شما باشد که احساساتتان را با کسانی که مرده اند، مطرح کنید و حستان را بیان کنید و خودتان را خالی کنید. تعبیر دیگر این است که این رویا سمبلی از از دست دادن مادی است.
اگر شما خواب یک نفر را ببینید که مدت ها قبل مرده است بیانگر این است که موقعیت یا رابطه فعلی تان در زندگی، مشابه ویژگی فردی است که فوت شده است. رویا ممکن است نشانگر این باشد که چگونه نیاز دارید به این موقعیت یا رابطه پایان دهید و آن را تمام کنید.
اگر شما خواب کسی را ببینید که اخیرا مرده است، پس به این معنی است که مرگشان هنوز در ذهنتان زنده است و مرگ آنها را باور نکرده اید. شما هنوز تلاش می کنید تا مرگ او را باور کنید. اگر شخص فوت شده تلاش می کند تا شما را همراه خودش به جایی ببرد، پس بیانگر این است که شما تلاش می کنید مرگش را بفهمید. شما نمی خواهید تنها باشید.
ابن سیرین میگوید: اگر در خواب ببینی مردهها به تو بشارت میدهند و سخنان خوشایند میگویند، تعبیرش این است که خداوند از تو راضی میباشد، ولی اگر حرفهای ناخوشایند میگویند تعبیرش برعکس حالت قبلی است
(و به طور کلی اگر کسی خواست بداند که خداوند چقدر از او راضی است، باید ببیند وضعیت او پیش مردهها چگونه است و با او چگونه برخوردی دارند)
با تعبیر خواب کامل صحبت کردن با مرده همراه ما باشید.
تعبیر خواب مردن نزدیکان و فامیل
کارل گوستاو یونگ میگوید:
دیدن و صحبت کردن با پدر و مادر فوت شده تان در خواب بیانگر ترس شما از دست دادن آنهاست یا راهی است که شما برگزیدید تا با این فقدان کنار آیید. شما از خواب به عنوان شانس آخری استفاده می کنید تا برای آخرین بار با آنها خداحافظی کنید.
دیدن برادر یا خواهر مرده تان، خویشاوند یا دوست مرده تان که درخواب شما زنده هستند بیانگر این است که شما دلتنگ آنها هستید و تلاش می کنید که خاطرات گذشته تان را که با آنها داشته اید بازیابی کنید. شما در تلاشید تا با سرعت زندگی روزمره بیداری تان کنار آیید، همراه شوید، خوابتان تنها راه شما برای کنار امدن با از دست دادن یک عزیز است.
خواب دیدن بچه مرده تان، راهی برای شماست که بچه ی خود را از طریق خوابتان، زنده نگه دارید. برای یک مادر یا پدر، از دست دادن بچه، سخت است. این رویا دیده می شود چون که هنوز شما نمی توانید قبول کنید یا درک کنید که چگونه و چرا بچه تان انقدر زود از دستتان رفت.
ابراهیم کرمانی میگوید: اگر در خواب ببینی فرزندت مرده است، تعبیرش این است که ثروتمند میشوی،
بعضی از تعبیرگران نیز گفتهاند: از شر دشمن ایمن خواهی شد.
جابر مغربی میگوید: اگر ببینی فرزند خودت را کشتهای، روزی حلال به دست میآوری.
ابراهیم کرمانی میگوید: اگر ببینی پدر و مادر تو مردهاند کار تو بهتر میشود.
تعبیر خواب زدن مرده
اسماعیل بن اشعث میگوید:
اگر ببینی مرده، تو را میزند از مسافرت سود و منفعت بدست میآوری و یا چیزی را که از دست دادهای دوباره به دست میآوری.
اگر مردهای را در خواب خودت ببینی که او را میزنی و او هم از کتک خوردن راضی است در آن دنیا به سعادت رسیده است.
اگر ببینی خودت مردهای و تو را میزنند در دین و ایمان قوت خواهی داشت.
بعضی از تعبیرگران گفتهاند: بدهی تو پرداخت میشود.
تعبیر خواب چیزی از مرده گرفتن و چیزی به مرده دادن
مطیعی تهرانی میگوید:
اگر کسی در خواب ببیند لباس خود را به مرده میدهد خوب نیست و نشان آن است که سلامتش به خطر میافتد و زیان میبینید و به آبرویش لطمه وارد میآید. اگر بر عکس ببینید از مرده لباس میگیرید خوب است چرا که حرمت و عزت و احترام و آبرو به دست میآورید.
با تعبیر خواب کامل چیزی از مرده گرفتن و چیزی به مرده دادن آشنا شوید.
تعبیر خواب نالیدن مرده از درد
ابن سیرین میگوید:
اگر کسی که مرده است را در خواب خودت ببینی که ناله و زاری میکند آن مرده در زمان حیاتش در دنیا بدکردار بوده است.
بطوری که اگر ببینی از سردرد ناله میکند، آن مرده در زمان حیاتش در دنیا با مردم به تکبر رفتار میکرده است.
یا اگر از درد دندان ناله میکند در زمان حیاتش فحش و ناسزای فراوانی به دیگران گفته است.
یا اگر از درد شکم ناله میکند، آن مرده در دنیا مال حرام مصرف کرده است.
جابر مغربی میگوید: اگر از درد پشت ناله میکند آن مرده در دنیا خیلی زنا میکرده و به پدر و بستگانش بدی مینموده.
تعبیر خواب مرده و لباس
ابن سیرین میگوید:
اگر کسی که از دنیا رفته است را در خواب ببینی لباسهای خوب پوشیده است باایمان از دنیا رفته است.
اگر کسی که از دنیا رفته است را در خواب ببینی لباسهای سفید پوشیده است آخرتش خوب و نیک است، ولی اگر لباسهای سیاه پوشیده است آخرت بدی دارد، یا چنانچه لباسهای زرد و کبود پوشیده است در زمان حیاتش گناهکار بوده است.
اگر در خواب ببینی بر تن مردهای لباس پوشاندهای، تعبیرش این است که به زودی از دنیا میروی. اگر ببینی لباس خودت را به مرده دادهای دچار غم و اندوه میشوی.
اگر ببینی مردهای لباس میفروشد آن نوع لباس گران میشود.
تعبیر خواب آمیزش با مرده
آمیزش مرد با زن مرده
ابن سیرین میگوید: اگر در خواب ببینی با مرده زنی ازدواج کردهای و با او آمیزش نمودهای، تعبیرش این است که از املاک و دارائیهای آن زن چیزی به دست میآوری
امام صادق (ع) میفرمایند:
اگر ببینی با زن مردهای آمیزش نمودهای، تعبیرش این است که خواسته و حاجت تو برآورده میشود و سود و منفعت به دست میآوری، البته اگر آب منی از تو بیرون نیامده است، ولی اگر آب منی بیرون آمد تعبیرش بد میباشد.
اگر مادر یا خواهر تو از دنیا رفته و در خواب ببینی که با او آمیزش میکنی، یـعـنـی چیزی از اموال آن مرده به تو میرسد.
آمیزش زن با مرد مرده
ابن سیرین میگوید: اگر زنی در خواب ببیند مردهای با او ازدواج کرده و در خانۀ زن با او آمیزش کرد اموال زن دچار کم و کاست و ضرر و زیان میشود یا اینکه حال و روزش دگرگون میشود.
تعبیر خواب زنده شدن مرده
ابراهیم کرمانی میگوید: اگر در خواب ببینی مردی و دوباره زنده شدی، تعبیرش فوق العاده خوب میباشد.
حضرت دانیال (ع) نیز میفرمایند: اگر در خواب ببینی مردهای و زنده شدی، از گناه توبه میکنی و عمر طولانی خواهی داشت.
بیماری کبد چرب از بیماریهای شایعی است که به دلیل تجمع چربیها در بافتهای کبدی به وجود میآید. زمانی که حجم این چربیها به بیشتر از حد مجاز برسد، در فعالیت کبد اختلال ایجاد شده و نارسایی کبدی به وجود میآید که اصطلاحاً سیروز کبدی نامیده میشود. به طور کلی بیتحرکی، اضافه وزن و مصرف غذاهای آماده و با ارزش غذایی کم میتواند در تشدید این بیماری موثر باشد. در ادامه به معرفی یکی از داروهای گیاهی تولید شده برای درمان کبد چرب تحت عنوان "کپسول پرولیو باریج" خواهیم پرداخت.
کبد مهمترین کارخانه شیمیایی بدن است. این عضو با تولید صفرا به هضم چربیها کمک نموده و بسیاری از سموم را از رودهها دفع میکند. منظور از بیماری کبد چرب، رسوب چربیهای خنثی به خصوص تریگلیسیرید بر روی کبد است. بیشترین شیوع بیماری کبد چرب در ۴۰ تا ۶۰ سالگی است. دو عامل چاقی و دیابت نوع دو، شیوع بیماری کبد چرب در کودکان و بزرگسالان را افزایش داده است. گرچه درمان اختصاصی برای کبد چرب وجود ندارد ولی با کنترل علل زمینهای آن مانند کاهش وزن و چربیهای خون و کنترل دیابت میتوان از پیشرفت این بیماری جلوگیری کرد.
پرولیو باریج برای حفاظت از کیسه صفرا و درمان کبد چرب تولید شده است. این دارو حاوی چهار ماده اساسیخارمریم، کنگر فرنگی، زردچوبه و قاصدک است. هر کدام از این مواد به طور موثری میتوانند از اختلال در عملکرد کبد پیشگیری کنند. خارمریم گیاهی است که از طریق تولید سلولهای جدید به از بین بردن چربی کبد و درمان بیماریهایی مانند یرقان و انواع هپاتیت A و B و C کمک میکند. این گیاه همچنین خواص ضدسرطان دارد و مانع از تکثیر نادرست سلولها در چرخه تقسیم سلولی و ایجاد تومورهای بدخیم میشود.
میزان دقیق مصرف این دارو، باید توسط پزشک تعیین گردد. به طور معمول روزی ۱ تا ۳ عدد کپسول در زمانهای متفاوت مصرف میشود.
نکاتی که در ارتباط با مصرف کپسول پرولیو باریج باید بدانید
استفاده از کپسول پرولیو باریج در دوران بارداری و شیردهی، باید با نظر پزشک صورت گیرد.
در صورت داشتن هر گونه حساسیت دارویی، قبل از مصرف این کپسول پزشک را در جریان قرار دهید.
در مورد تمام شرایط پزشکی و داروهایی که استفاده میکنید، به پزشک خود اطلاع دهید. ممکن است برخی داروها با این دارو تداخل داشته و یا میزان اثرگذاری آن را کم یا زیاد کنند.
در صورت فراموش کردن یک دوز دارو، به محض به خاطر آوردن دوز فراموش شده آن را میل کنید. اما اگر تقریبا زمان نوبت بعدی رسیده است، نوبت فراموش شده را رها کرده، طبق برنامه منظم خود عمل کنید و مقدار دارو را دو برابر نکنید.
چنانچه به ترکیبات این دارو حساسیت دارید، آن را مصرف نکنید.
چنانچه با مصرف این دارو دچار تنفس سخت، تورم چهره، لبها، زبان یا گلو شدید مصرف را قطع و به اورژانس مراجعه کنید. این موارد نشانه حساسیت بدن شما به داروست.
درمان کبد چرب با روشهای طبیعی
علاوه بر مصرف داروهای شیمیایی، میتوان با تغییر سبک زندگی به صورت طبیعی کبد چرب را درمان کرد. همچنین مصرف یک روز درمیان ۴۰۰ واحد ویتامین E و همچنین هفتهای ۳ عدد قرص امگا ۳ به روند درمان کبد چرب کمک میکند. در لینک زیر به معرفی برخی از گیاهان مفید به منظور درمان کبد چرب پرداختهایم.
در یک تابه کوچک، شکر، آرد ذرت، دارچین و جوز را مخلوط کنید سپس آب سیب را اضافه کنید و آنها را هم بزنید تا یکدست و یکنواخت شوند و به مدت 5 دقیقه روی حرارت متوسط بپزید تا غلیظ شوند.
حرارت را کم کنید و اجازه دهید در حالی که هم می زنید به مدت 2 دقیقه آرام بجوشد و با کره و آبلیمو مخلوط کنید تا کره ذوب شود.
در یک کاسه بزرگ، خمیر پنکیک و دارچین را مخلوط کنید سپس آب سیب را اضافه کنید و هم بزنید تا فقط مرطوب شوند.
سیب ها را داخل خمیر بریزید. خمیرها را به صورت دسته دسته داخل قالب چرب شده داغ به اندازه های یک چهارم فنجان قرار دهید و روی حرارت بگذارید و دو طرف پنکیک را تفت دهید تا طلایی و برشته شوند. پنکیک ها را با شربت سیب سرو نمایید.
پنکیک سیب جزو کیک و شیرینی - انواع کیک میباشد زمان آماده سازی مواد اولیه و مایحتاج آن حدودا 10 دقیقه و زمان پخت و انتظار آن در حدود 15 دقیقه میباشد . پنکیک سیب را می توانید در وعده صبحانه - میان وعده - دسر - سرو کنید . توجه نمایید مقدار مواد اولیه و دستور تهیه برای 4 نفر مناسب میباشد .
همچنین : شخصیت مردان متولد آبان ماه و شخصیت زن و دختر متولد آبان ماه
عکس نوشته های متولدین ماه های مختلف
عکس نوشته فروردین - عکس نوشته اردیبهشت - عکس نوشته خرداد - عکس نوشته تیر - عکس نوشته مرداد - عکس نوشته شهریور
عکس نوشته مهر - عکس نوشته آبان - عکس نوشته آذر - عکس نوشته دی - عکس نوشته بهمن - عکس نوشته اسفند
افراد معروف متولد ماه های مختلف سال
افراد معروف فروردین| افراد معروف متولد ردیبهشت | افراد معروف متولد خرداد | افراد معروف متولد تیر | افراد معروف متولد مرداد | افراد معروف متولد شهریور | افراد معروف متولد مهر | افراد معروف متولد آبان | افراد معروف متولد ذر | افراد معروف متولد دی | افراد معروف متولد بهمن | افراد معروف متولد اسفند
مرا بازیچه خود ساخت چون موسی که دریا را / فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست / چرا آشفته می خواهی خدایا خاطر ما را ؟
» همچنین بخوانید : متن های بسیار زیبا در مورد فراموشی و فراموش شدن عشق
عکس عاشقانه غمگین فراموشی
فراموش کن چیزی را که نمی توانی بدست آوری و بدست بیاور چیزی را که نمی توانی فراموش کنی !!! شکسپیر
عکس نوشته فراموش شدن عشق
تنها یک برگ مانده بود ... درخت گفت : منتظرت میمانم ! برگ گفت : تا بهار خداحافظ ! بهار شد ولی درخت میان آن همه برگ دوستش را فراموش کرده بود ...
متن دلتنگی و فراموش شدن
عادت می کنم : به داشتن چیزی و سپس نداشتنش به بودن کسی و سپس به نبودنش تنها عادت می کنم ... اما فراموش نه !!!
دلتنگی عشق و فراموش شدن
تا عشق تو آمد در قلبم ، تو رفتی تا آمدم بگویم نرو ، رفته بودی تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم ...
اگر عکس های بالا را دیده اید و با جستجوی کلمه عکس پروفایل فراموشی وارد این بخش شده اید، به احتمال زیاد شما در پی فراموش کردن عشق خود هستید که می تواند دلایل مختلف داشته باشد، در این بخش به شما می گوییم که چطور عشق قدیمی یا قبلی را فراموش کنید.
چطور کسی را که عاشقش بودیم را فراموش کنیم؟
بخش اول: تغییر دیدگاهتان
۱. بفهمید که هنوز ممکن است این فرد را دوست داشته باشید. اگر تصور میکنید نمیتوانید فراموشش کنید، احتمالاً دلیلی دارد. شما اوقات فوقالعادهای را با هم گذراندهاید و بخش مهمی از قلبتان را به او دادهاید. حالا که تصمیم گرفتهاید فراموشش کنید، دیگر به آن فرد طوری که دوست دارید باشد نگاه نکنید و سعی کنید خودِ واقعیاش را ببینید.
• اگر به شما دروغ میگوید یا فریبتان میدهد و یا احساسش نسبت به شما عوض شده است باید بفهمید که این رابطه اصلاً رابطه سالمی برای شما به حساب نمیآید. ممکن است برایتان سوءتفاهم شود یا عصبانی شوید. فراموش کردن این فرد ممکن است خیلی سخت باشد اما به این معنی نیست که نمی توانید فراموشش کرده و زندگیتان را پیش ببرید.
• همچنین درک کنید که فراموش کردن به این معنی نیست که دیگر نمیتوانید آن فرد را دوست داشته باشید. فقط به این معنی است که عشق شما به او تغییر کرده است. هنوز میتوانید او را ببینید، بهترین آرزوها را برایش داشته باشید و دعا کنید که خوشبخت شود. فراموش کردن به این معنی نیست که باید به طور کل نادیدهاش بگیرید؛ یعنی باید بیشتر به فکر خودتان باشید.
• به خودتان باور داشته باشید. شما چیزهای زیادی دارید. عشق یعنی فهمیدن بیشتر درمورد خودتان از طریق دیگران. با تجربه عشقهای بیشتر، اطلاعات بیشتری درمورد خودتان به دست میآورید. اگر خودتان، خودتان را باور نداشته باشید، عشق بعدیتان چطور میتواند باورتان کند؟
۲. درک کنید که آدمهای دیگری هم هستند–فقط شما نمیبینید. احتمالاً خیلی زیاد این فرد را دوست داشتهاید که شما را به نقطهای رسانده است که هیچ کس دیگری را در دنیا به جز او نمیبینید. فراموش کردن سختترین قسمت کار است و ممکن است زمان زیادی طول بکشد اما زندگی کوتاهتر از آن است که بخواهید آن را هدر دهید.
• همه ما دوست داریم در دنیای افسانه ای زندگی کنیم که در آن همه چیز دقیقاً طبق برنامهمان پیش میرود و هیچ سختی و مشکلی وجود ندارد، اما زندگی واقعی اینطور نیست. افراد زیادی هستد که قبل از این که با یک فرد خاص بمانند، در طول زندگیشان با آدمهای زیادی رابطه عاشقانه برقرار میکنند.
• سعی کنید خوشبین باشید. نیمه پر لیوان را ببینید. به جای اینکه فکر کنید، «من عشقم را از دست دادم»، فکر کنید «من الان مجردم!». به جای اینکه فکر کنید «کسی که خیلی وقت بود میشناختم را از دست دادم»، فکر کنید «حالا باید با آدمهای زیادی آشنا بشوم». خوشبین بودم کمکتان میکند زودتر فراموش کنید.
۳. بدانید که ممکن است شما بیشتر از مقداری که طرفمقابلتان دوستتان داشته، دوستش داشتهاید. این مورد شاید سخت باشد زیرا به احتمال زیاد طرف مقابل نمیدانسته است که شما چقدر عاشقش بودهاید. اما اشکالی ندارد. این به آن معنی نیست که شما فردی دوستداشتنی، جذاب یا فریبنده نیستید. فقط به این معنی است که فرصت دیگری برایتان هست که کسی را پیدا کنید که درست همان اندازه که شما دوستش دارید، دوستتان بدارد.
• اگر تصورتان این است که شما بیشتر از طرف مقابلتان او را دوست داشتهاید، از این بعنوان یک انگیزه استفاده کنید. فکر کنید: ترجیح میدهید با کسی باشید که کمتر از آن مقداری که دوستش دارید، دوستتان دارد یا به همان اندازه؟
• درگیر این ایده نشوید که «شاید کس بهتری را پیدا نکنم». نباید هیچوقت خودتان را اسیر کسی کنید که به دردتان نمیخورد. بیرون بروید، به استانداردهای خودتان باور داشته باشید و سعی کنید کسی که میخواهید را پیدا کنید.بهتر است مستقل و شاد باشید تا در رابطه با کسی که به فکرتان نیست.
۴. اگر احساستان را به کسی که عاشقش هستید گفتهاید و هیچ جوابی دریافت نکردهاید، درک کنید که هیچ دلیلی برای ادامه آن وجود ندارد. فراموش کردن به نفعتان است.
• با یک فرد بیطرف که چنین موقعیتی داشته است حرف بزنید. یکی از دوستان یا اعضای خانوادهتان. اگر مجبور شدید پیش مشاور هم بروید. درمیان گذاشتن فکر و احساستان با یک فرد بیطرف سبکترتان میکند و کمک میکند زودتر فراموش کنید.
• با درد به طرقی سازنده برخورد کنید. وانمود نکنید که غصهای ندارید. راههای فرار خلاقانهای پیدا کنید مثل هنر یا گفتگو تا دردتان را از طریق آن بیرون بریزید. سعی کنید بیشتر وقتها به آن فکر نکنید زیرا فکر کردن مداوم به آن بدترش میکند.
۵. تصمیم بگیرید میخواهید همچنان دوست بمانید یا نه. به خودتان بستگی دارد. خیلی سخت است که دوستی یک عشق قدیمی را با استقلال تازهتان در کنار هم داشته باشید. بیشتر افراد تصور میکنند آسانتر است که یک دوستی دور با فردمقابل نگه دارید اما تصمیم با خودتان است.
بخش دوم: برگرداندن استقلال شخصی
۱. به مسافرت بروید. لازم نیست یک سفر رویایی باشد. مهم این است که فقط مناظر تازه ببینید و چیزی شما را مشغول نگه دارد. افراد زیادی باور دارند که تغییر محل موقتی باعث میشود ذهنتان را پاک کنید و به وضعیت عادی برگردید.
• با محلیها معاشرت کنید. اگر قرار است همیشه خودتان تنها باشید چه فایدهای دارد که به محلی جدید بروید؟ با محلیها معاشرت کنید، به داستانهایشان گوش دهید و خوش بگذرانید.
• زمانهایی را به تنهایی بگذرانید. سعی کنید از استقلال کنونیتان شاد شوید. اگر نتوانید به تنهایی شاد باشید، چطور فردی که قرار است بعدها به زندگیتان بیاید میتواند با شما شاد شود؟
۲. به دوستان و خانواده تکیه کنید. دوستان و خانوادهتان در هر شرایطی در دسترس شما هستند – از آنها استفاده کنید! وقتی احساس ناراحتی میکنید، با اعضای خانواده وقت بیشتری را بگذرانید یا با دوستانتان قرار گذاشته و بیرون بروید. دوستان و خانوادهتان درست به همان اندازه یک شریک عاشقانه دوستتان دارند اما به طریقی متفاوت.
• برای اتفاقاتی که میافتد به نزدیکترین دوستتان پناه ببرید. اگر آمادگی شنیدن نصیحت دارید، از دوستتان بخواهید این کار را بکند. بهترین دوست شما از دیدی شما را میبیند که خودتان نمیتوانید و دیدگاهی واقعاً تازه به شما خواهد داد. دوست نزدیک شما هر کاری هم که نتواند بکند، فرصتی برای بیرون ریختن حرفهای دلتان در اختیار شما قرار میدهد و باعث میشود فکر کنید ارزشمندید.
۳. همه یادگاریهای رابطه قبلی را از دیدرس خود دور کنید. شاید خیلی جالب به نظر نرسد اما لازم و ضروری است. فراموش کردن یک عشق قبلی مستلزم این است که در آینده زندگی کنید نه گذشته. همه عکسها، یادداشتها، فیلمها، هدیهها و هر چیز دیگری که به او مربوط میشود را جمع کرده و در جایی دور از دسترس و دیدتان بگذارید. کار ناراحتکنندهای است اما روحیهتان را بهتر خواهد کرد.
• به خاطر داشته باشید که برداشتن و دور کردن به معنی از بین بردن نیست. ممکن است دوست داشته باشید که همه یادگاریهایتان را نگه دارید، درست همانطور که ممکن است نخواهید آن فرد را به طور کل فراموش کنید. شاید دلتان بخواهد وقتی به کل رابطه را پشت سر گذاشتید، نگاهی به آن یادگاریها بیندازید.
۴. همانطور که غصه میخورید، حتماً خودتان را خالی کنید. خیلیها تصمیم میگیرند همه احساساتشان را جایی بنویسند. وقتی حوصلهاش را داشتید، یک تکه کاغذ بردارید و افکارتان را روی آن یادداشت کنید. با این روش وقتی توانستید به خوبی رابطه را پشت سر بگذارید، با خواندن آن نوشتهها خواهید فهمید که چقدر قوی بودهاید که توانستید آن را فراموش کنید.
• چه حسی دارید؟ پنج سال پیش اگر در چنین موقعیتی میبودید چه حسی داشتید؟ پنج سال دیگر در چنین شرایطی چه حسی خواهید داشت؟ به این فکر کنید که آن رابطه چه معنا و مفهومی برایتان داشته است.
• فقط از طریق نوشتن نیست که میتوانید خودتان را تخلیه کنید. نقاشی، طراحی، رقص، ساخت و ساز و دویدن راههای عالی دیگری برای آن هستند. هر چه که باشد، باید از ته قلبتان باشد و چیزی که از آن به دست آید، فوقالعاده خواهد بود.
۵. از جسمتان خوب مراقبت کنید. به طور مرتب ورزش کنید. اگر آنقدر از بر هم خوردن عشقتان غصه میخورید که تصور میکنید به جسمتان آسیب میزند، حتماً با یک مشاور صحبت کنید.
۶. وقتی آماده بودید، دوباره در جستجوی عشق باشید. این فرایند ممکن است ماهها طول بکشد یک حتی یک سال. اگر هنوز آماده نیستید، خودتان را مجبور نکنید؛ نه برای خودتان و نه آن فرد جدید منصفانه نیست. بدانید که آدمهای زیاد دیگری هم هستند که اگر به آنها فرصت دهید، برایتان احترام و ارزش قائلند.
• خیلیها تصور میکنند که اگر وارد رابطههای سرسری شوند کمک میکند که زودتر فراموش کنند. اگر تصمیم به این کار گرفتید، حتماً این کار را به دلایل درست انجام دهید: اینکه مثلاً به دنبال محبت هستید، دیدن آدمهای جدید برایتان جالب است و … دقت کنید که برای جلب حسادت فرد قبلی هیچوقت وارد چنین رابطههایی نشوید چون ارزشش را ندارد.
• از اشتباهاتتان درس بگیرید. وقتی دنبال فرد جدیدی هستید که عشقتان را با او سهیم شوید، با انجام اشتباهات قبلی یک دلشکستگی دیگر را رقم نزنید. اشتباهات و تقصیراتتان در رابطه قبلی را پیدا کرده و سهی کنید دیگر آنها را تکرار نکنید.
• خودتان باشید. مهم نیست که با چه کسی آشنا شوید، فقط باید خودتان باشید. برای اینکه کسی دوستتان داشته باشد، باید خود واقعیتان را به او نشان دهید. آنها باید بپذیرند که اشتباهاتشان را بپذیرند، آنها را برای پارتنر جدیدشان عنوان کنند و بدانند که پارتنرشان هم آنها را قبول میکند.
نکات
• کسی که شما برایش فقط یک گزینه هستید را به اولویت زندگیتان تبدیل نکنید.
• وقتتان را برای کسی که با شما وقت نمیگذراند تلف نکنید.
• اگر احساس عصبانیت و افسردگی دارید، سعی نکنید انتقام بگیرید، فقط درمورد آن با یکی از دوستانتان حرف بزنید. هیچکس ارزش اینهمه ناراحتی و غصه شما را ندارد.
• یادتان باشد که بالاخره فراموشش خواهید کرد اما باید از کارهایی که شما را یاد او میاندازد دست بکشید. زندگی بسیار کوتاه است و نباید خودتان را نگران این کنید. تا میتوانید از آن استفاده کنید.
• اشکالی ندارد که بعد از آن احساس ناراحتی و تنهایی کنید، فقط مطمئن شوید که نگذارید خیلی اذیتتان کند. گاهیاوقات احساس ناراحتی و گریه باعث میشود حالتان بهتر شود.
• زمان بهترین دارو است.
• به جای اینکه بخواهید فردی خاص دوباره وارد زندگیتان شود، عشق و خوشبختی بخواهید.
• تلفنتان را عوض کنید تا مدام پیامهای قبلیتان را چک نکنید.
• فراموش کردن خیلی سخت است اما اصلاً دلیلی ندارد که بگذارید آسیب ببینید و یا با شما بدرفتاری شود. شما لایق بهترینها هستید!
سریال حکایت ما، حکایت زندگی یه خانواده است که در یکی از محله فقیر شهر زندگی میکنند که در این خانواده فیلیز فرزند بزرگ خانواده همانند مادر آنها شدهاست. بعد از آنکه مادرش خانه را ترک کرد و دیگر به خانه برنگشت و با داشتن یک پدر الکلی فیلیز بدون اینکه شکایتی داشته باشه از ۵ خواهر و برادر خود نگهداری کرد و به این شکل به زندگی خود ادامه میدهد. البته خواهر و برادرهای فیلیز هم مانند او یادگرفته اند که قوی باشند و هرکدام در حد توان خود در اداره خانواده به فیلیز کمک میکنند. برادر کوچکتر از فیلیز رحمت است که خیلی عاقل و با شعور است و حکمت برادر کوچکتر از رحمت است که از الان دچار یک عشق ناممکن و ممنوع شدهاست، و فرزند بعدی خانواده کیراز است که یک دختر عاطفی و احساسی است و بعد از اون هم فیکرت و کوچکترین فرزند خانواده هم عصمت است که یک و نیم سال دارد.
ماه کامل یا قرص ماه یک سریال تلویزیونی مخصول شرکت No Dokuz Productions که در سریال 2017 تولید و پخش شد. این سریال در اوایل پخش شدن توانست امتیاز بالایی را کسب کند. جان یامان و اوزگه گورل بازیگران این سریال هستند.
نازلی در این سریال رویای تبدیل شدن به یک آشپز حرفه ای را در سری دارد و همزمان سعی می کند غذاهای ژاپنی هم یاد بگیرد و آرزو دارد که رستوران خود را باز کند.
او برای تامین کردن هزینه های دانشگاه مجبور است کار کند. در همین حال به او پیشنهاد می شود که باعث می شود زندگی اش کمی دگرگون شود؛ پیشنهاد کار در خانه فرید اصلان به عنوان یک آشپز. سریال قرص ماه
فرید یک فرد موفق در کسبوکار است و قوانین سرسخت شرکت را در خانه نیز اجرا میکند؛ مثلاً قبل از آمدن فرید به خانه، باید غذای او آماده باشد، برای همین هیچکدام از آشپزها نمیتوانند مدت زیادی، بهدلیل دقیقبودن فرید، در آنجا کار کنند. قبول این پیشنهاد باعث میشود اتفاقاتی جالب و عاشقانه بین این دو شکل بگیرد. اتفاقاتی که در آغاز با جنگ و جدل بین این دو شروع اما به عشق ختم میشود. اما عشق خیلی یپیچیدهتر از پختن غذاهای ملل و پروژههای میلیونی است… .
فرنوش شیخی (زادهٔ ۱۳۷۰,گرگان) ملی پوش والیبال زنان ایران است. او بهترین دفاع روی تور زنان ایران است[۱] و لقب بهترین سرعتی زن والیبال ایران را داراست. فرنوش شیخی در مسابقات مالدیو که مرحلهٔ اول مقدماتی قهرمانی جهان بود به همراه سودابه باقرپور دیگر ملی پوش ایران به عنوان برترین بازیکن پست خود یعنی دفاع روی تور شد.[نیازمند منبع] او در سال ۹۶–۱۳۹۵ برای باشگاه بانک سرمایه بازی میکرد و با این تیم به قهرمانی لیگ برتر زنان در سال ۹۶–۱۳۹۵ رسیدهاست.
زندگی شخصی
فرنوش شیخی در سال ۱۳۹۷ با کاوه رضایی، بازیکن فوتبال، ازدواج کرد. مراسم ازدواج این دو در اسلامآباد غرب در کرمانشاه برگزار شد.
اشعار عاشقانه زیبا از شاعران بزرگ قدیمی و معاصر درباره همسر و عشق زندگی، دلتنگی و جدایی، شکست عشقی و دوری از یار و زیباترین شعرهای عاشقانه غمگین و کوتاه
شعر عاشقانه زیبا و کوتاه
عشق من اگر زندگی فرصت دوباره متولد شدن به من بدهد این بار زودتر تو را پیدا خواهم کرد تا زمان طولانی تری عاشقت باشم
******
شعر عاشقانه کوتاه برای همسر
قبل از آنی که بیایی چه کویری بودم زندگی با تو چه گلدان قشنگی ست گلم
******
شعر عاشقانه برای همسرم
همان گوشه خالی دلت که هیچ کس پیدایش نمی کند، هیچ کس آن جا را برای من کنار بگذار
حتما ببینید :متن عاشقانه زیبا
******
شعر عاشقانه زیبا برای همسرم و عشقم
تو مثل خنده گل مثل خواب پروانه تو مثل آنچه که ناگفتنی است، زیبایی
******
خدا وقتی تو را آفرید معجزه کرد من هر وقت به چشمانت نگاه می کنم ایمان می آورم
می رود کز ما جدا گردد ولی جان و دل با اوست هر جا می رود
“رهی معیری”
******
شعر عاشقانه برای شوهرم
جان دلم… غرور مردانه و این حرفها… بماند برای غریبه ها…! به من که رسیدی… ورد زبانت باشد دوستت دارم…
******
آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود و چرا نیست!؟
“شهریار”
******
گفته بودی با قطار اینبار خواهم رفت و من! مانده ام باید چطور این چرخ را پنچرکنم؟!
******
از پریدنهای رنگ و از تپیدنهای دل عاشق بیچاره هرجا هست رسوا میشود …
******
تو باید بتابی به دنیای من که بیتاب ماندم، که دلواپسی ببین! زندگی تاب بازی شده که هی میروی و به من میرسی
******
زن ها آن شبی که دوستت دارم دلخواهشان را می شنوند با گوشواره می خوابند….
******
به چه مشغول کنم دیده و دل راکه مدام دل تو را میطلبد ، دیده تو را میجوید…
“صائب تبریزی”
******
شعر عاشقانه کوتاه برای همسر
جای مهتاب،به تاریکی شب ها تو بتاب من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند
“فریدون مشیری”
******
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم
******
یک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم یک جرعه ی دیگر بچشان مست ترم کن
“حسین منزوی”
******
شعر عاشقانه برای عشقم
کائنات فداى لبخند شیرین اول صبحت؛ بخند جانم! تو دلخوشی روزهاى کسل کنندهاى…
“علی قاضی مقام”
******
با هجر تو هر شب ز پی وصل تو گویم یارب تو شب عاشق و معشوق مکن روز
“سنایی”
******
غزلیات عاشقانه کوتاه
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی گیرد
“حافظ”
******
نیم بیت های مشهور عاشقانه
در اندک من … تویی فراوان
******
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد …
******
ما را که “تو” منظوری خاطر نرود جایی!
******
زندگی بی تو پر از غم شدنش حتمی بود!
******
شعر غمگین عاشقانه
گفتی زسرت فکر مرا بیرون کن! جانا ، سرم از فکر تو خالیست … دلم را چه کنم؟
******
بیستون هیچ ، دماوند اگر سد بشود چشم تو قسمت من بوده و باید بشود
******
گاهی میان مردم، در ازدحام شهر غیر از تو هر چه هست فراموش میکنم …
“فریدون مشیری”
******
کسی سوال میکند به خاطر چه زنده ای؟ و من برای زندگی تو را بهانه میکنم
“نیمایوشیج”
******
مومنم کردی به عشق و جا زدی تکلیف چیست بر مسلمانی که کافر می شود پیغمبرش
******
پنهان اگر چه داری، جز من هزار مونس؛ من جز تو کَس ندارم، پنهان و آشکارا…!
“اوحدی”
******
عشق یعنی در میان صدهزاران مثنوی بوی یک تک بیت ناگه مست و مدهوشت کند
“فاضل نظری”
******
اشعار عاشقانه غمگین
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟!
******
زیبایی ات هر بار وسوسه برانگیزتر از پیش است! مثل سرخ ترین سیب دورترین نقطه ی درخت… ومن کودکی که همیشه با زانوی زخمی به خانه بر می گردد…!!!
******
تک بیتی کوتاه عاشقانه
در چشم تو نشستم به تماشای خودم که مگر حال مرا چشم تو تصویر کند
******
نیم بیت های عاشقانه و زیبا
حرامم باد اگر بعد از نگاهت، نگاهی لرزه اندازد به جانم!
******
عاشقى جرم قشنگیست به انکار مکوش!
******
اَندر مرضِ عشق بجُز عشق، دوا نیست!
“مولانا”
******
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان ها
******
آنکه برگشت و جفا کرد و به هیچم بفروخت به همه عالمش از من نتوانند خرید…
“سعدی”
******
شعر عاشقانه دلتنگی یار
بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دل بی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دل
این غم، که مراست کوه قافست، نه غم این دل، که توراست، سنگ خاراست، نه دل
“رودکی”
******
دیده را فایده آنست که دلبر بیند ور نبیند چه بود فایده بینایی را
******
آوای باد انگار آوای خشک سالیست دنیا به این بزرگی ، یک کوزه سفالیست
باید که عشق ورزید ، باید که مهربان بود زیرا که زنده ماندن هر لحظه احتمالیست …
******
چیست در گردش جادویی چشمت که هنوز قلم فرشچیان دور خودش می چرخد
******
اندوه من این است، که در دفتر شعرم یک بیت به زیبایی چشم تو ندارم
“ملک الشعرا بهار”
******
سر زیبایی چشمان تو دعوا شده است بین ماه و من و یک عده اساتید هنر …
******
شعر درباره شکست عشقی
چشم من چشم تو را دید ولی دیده نشد من همانم که پسندید و پسندیده نشد
******
اشعار زیبای عاشقانه
دیوانگی ام بالا زده مرا فقط “تو” تسکین می دهد
******
شدم از عشق تو شیدا، کجایی؟ به جان میجویمت جانا، کجایی؟
همی پویم به سویت گرد عالم همی جویم تو را هر جا، کجایی؟
******
می روی و قلب من برای خداحافظی به احترامت خواهد ایستاد…
******
و تو گفتی دوستت دارم بقیه اش را نمی دانم! من سال هاست که با آن لالایی کوتاهت به خواب رفته ام …
******
من جمعه ترین حالت یک عاشقم! اما تو صبح ترین جمعه هر روز دلم باش
******
بی تو تقویم پر از جمعه بی حوصله هاست …
******
گیرم از چنگ جان به در ببری گیرم از تن فرار خواهی کرد
عقل من هم فدای چشمهایت با جنونم چکار خواهی کرد؟
******
آمار کشته های جنگ همیشه غلط بوده است ؛ هر گلوله دونفر را از پا درمیاورد سرباز و دختری که در میان قلبش بود …
******
شعر عاشقانه بوسه
حرف برای گفتن زیاد بود وقت کم “بوسیدمت ” …
******
هیچ چیز سر جایش نیست مثلاً تویى که الان زیر این باران باید کنارم باشى و نیستى… مثلاً منى که تا الان باید فراموشت می کردم و نکردم…
******
دل نخواهم جان نخواهم، آنِ من کو؟ آنِ من ….
“مولانا”
******
سهم من از تو دلتنگی بی پایانیست که روزها دیوانه ام می کند شب ها شاعر …
******
عشق همین است همین که یک ذره از تو می شود تمام من …
******
یک جور دوستت دارم که بودنت را با هیچ کس عوض نمی کنم!
******
تویی والاترین مهمان دنیایم که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت
“سهراب سپهری”
******
شعر عاشقانه جدایی
نامه ات را هنوز میخوانم گفته بودی بهار میآیی … مینویسم قطار اما تو … با کدامین قطار میآیی ؟!
******
العفو نخوان! قبل از خدا باید کسی تو را ببخشد که بعد از تو سنگدل ترین موجود روی زمین شده است…
******
هرچه پل پشت سرم هست خرابش بنما! تا بفکرم نزند از ره تو برگردم…
“شهریار”
******
یا ز آه نیم شب، یا از دعا، یا از نگاه هرچه باشد در دل سختت اثر خواهیم کرد
“ملک الشعرا بهار”
******
هرجا سخن از جلوه آن ماه پری بود کار من سودازده، دیوانه گری بود
“فرخی یزدی”
******
مهربان که می شوم تمام شهر می فهمند مرا بوسیدی… “من” به تمام آدمهای مهربان دنیا مشکوکم…!
******
خودمانیم، خدا هم شاعر بوده .. حاضرم قسم بخورم صبح ها که تو از زیر درختان راه می روی، خدا آن بالا، لای ابرها نشسته ، دستهاش را زیر چانه اش زده و تو را نگاه می کند و زیر لبش زمزمه می کند: «رقصی چنین میانه میدانم آرزوست..»
******
دلبران، دل می برند اما، تو جانم میبری…!
******
با آن همه دلداده دلش بسته ی ما شد ای من به فدای دل دیوانه پسندش…
“سیمین بهبهانی”
******
صد نامه فرستادم، صد راه نشان دادم یا راه نمیدانی، یا نامه نمی خوانی!
******
صدا کن مرا
صدای تو خوب است صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت حزن می روید
******
اگر تو نبودی این کوچه با کدام بهانه بیدار میشد و این شب با کدام قصه میخوابید؟
******
“تو را دوست دارم ” و این دوست داشتن حقیقتی است که مرا به زندگی دلبسته می کند …
“احمد شاملو”
******
خوش است خلوت اگر یار، یار من باشد
“حافظ”
******
از خاک ، مرا برد و به افلاک رسانید این است که من معتقدم “عشق” زمینیست …
“فاضل نظری”
******
بمون ولی به خاطرِ غرور خستهام برو برو ولی به خاطرِ دل شکستهام بمون
به موندن تو عاشقم، به رفتن تو مبتلا شکسته ام ولی برو، بریدهام ولی بیا
چه گیج حرف میزنم، چه ساده درد میکشم اسیر قهر و آشتی میون آب و آتشم!
تو را نفس کشیدم و به گریه با تو ساختم چه دیر عاشقت شدم، چه دیرتر شناختم…
“عبدالجبار کاکایی”
******
ترک ما کردی ولی با هرکه هستی یار باش!
“وحشی بافقی”
******
همسر عزیزم تنها نگاه کردن به چشمانت، لبخند به لب هایم می نشاند و آغوش گرمت مایه آرامش من است و با بوسه شیرینت در آسمان ها پرواز می کنم و با لمس تنت بر فراز ابرها سیر می کنم وقتی کنار تو هستم احساس می کنم هر لحظه عاشق می شوم، بارها و بارها
******
هنوز هم نمی توانم باور کنم که واقعا اتفاق افتاده باشد ما همدیگر را ملاقات کردیم و ناگهان تو بخش خاص و مهم زندگی ام شدی عزیزم عشق تو باعث شادی هر روز من است. دوستت دارم
******
شعر عاشقانه زیبا برای همسر
زمانی که برای اولین بار دیدمت از دور همانند فرشته بودی وقتی نزدیک تر شدم قلبم بیشتر و بیشتر به تپش افتاد همان لحظه بود که فهمیدم بقیه عمرم را عاشق تو خواهم بود با لمس دستان تو همه زندگی ام دگرگون شد و اکنون، برای همیشه می خواهم کنارت باشم.
******
عشق من نسبت به تو مانند دریای مواج است عشقی عمیق و قدرتمند و جاودان که در برابر طوفان ها و بادها و باران ها همیشه زنده خواهد ماند قلب های ما سرشار از پاکی و عشق هستند و من با هر ضربان قلب بیشتر از قبل عاشقت می شوم
******
عاشقت هستم عاشق هر آنچه هستی عاشق هر آنچه انجام می دهی تو بانوی جذاب زندگی ام هستی فریبندگی و عشق تو زندگی ام را با ارزش کرده تو عشق من و بهترین دوستم هستی همسرم همیشه عاشقت هستم!
شعر عاشقانه کوتاه
ز کدام رَه رسیدی؟ زِ کدام در گذشتی؟ که ندیده دیده ناگه به درونِ دل فتادى؟
امتحان کردم ببینم سنگ می فهمد تورا از تو گفتم با دلم ، کوتاه آمد؛ گریه کرد . گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم چون سخت بود، در دلِ سنگش اثر نکرد!
پرواز مرغ جان نبود جز به کوی تو روزی که اتفاق پریدن در اوفتد
می تراود حسرت آغوش از آغوش ما زخم را نتوان دهان از شکوه بیداد بست
هر که در عاشقی قدم نزده است بر دل از خون دیده نم نزده است
او چه داند که چیست حالت عشق که بر او عشق، تیر غم نزده است
خاقانی
دگر از درد تنهایی، به جانم یار میباید دگر تلخ است کامم، شربت دیدار میباید
ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح نصیحت گوش کردن را دل هشیار میباید
مرا امید بهبودی نماندست، ای خوش آن روزی که میگفتم: علاج این دل بیمار میباید
بهائی بارها ورزید عشق، اما جنونش را نمیبایست زنجیری، ولی این بار میباید
شیخ بهایی
شعر های زیبا و عاشقانه
دعوت من بر تو آن شد کایزدت عاشق کناد بر یکی سنگین دل نامهربان چون خویشتن
تا بدانی درد عشق و داغ هجر و غم کشی چون به هجر اندر بپیچی پس بدانی قدر من
رابعه قزداری
تا در ره عشق آشنای تو شدم با صد غم و درد مبتلای تو شدم
لیلیوش من به حال زارم بنگر مجنون زمانه از برای تو شدم
شعر نو عاشقانه
صبح چو حسن تو کرد روی به باغ آفتاب مشغله از ره براند، مشعلهدار تو شد
و ندایی که به من می گوید : ”گر چه شب تاریک است دل قوی دار ، سحر نزدیک است “ دل من در دل شب خواب پروانه شدن می بیند
بسوز ای دل که تا خامی نیاید بوی دل از تو کجا دیدی که بی آتش کسی را بوی عود آمد؟!
حالیا چشم دلم بر همه چیز، کند از روزن امید نگاه چه شکوهی ست در این کلبهٔ تنگ!، چه فروغی ست در این شام سیاه!
این سنگ خدایان که تبر می شکنند روزی که بیایی از کمر می شکنند بردار تبر را و بزن ابراهیم! بت های بزرگ زودتر می شکنند
من و تو و دو چشم سیاه تو از کهکشان دل من رد شدی من افتاده ام در سیاه چاله ها
اشعار عاشقانه حافظ
آسمان کِشتیِ ارباب هنر میشکند تکیه آن بِه که بر این بحر معلّق نکنیم
دیشب قلبم را در کاسه رویا گذاشتم بردم کنا پنجره ماه به من لبخند زد از پنجره آمد به دام من افتاد تمام اتاق، خیس شد از اشک شوق تنهایی ام را باد با خود برد!
زندگی سفر عشق است ارزش ما در این سفر به اندازه رنجی ست که می کشیم
سلام ای همسفر! سفر زندگی در مسیر افسون مهری ست که بر دل می نشیند
من و تو در کوچه های پیچ در پیچ سرنوشت با بیم و امید رویاناک در اندیشه …
شعر عاشقانه غمگین
عکس نوشته شعر های عاشقانه برای پروفایل
دیدم کوچه ی تنگیست که چراغش چشم است چشم ما گوش بود و عقل ما حرف سرکوچه و بازار
دیگر بوی بهار هم سرحالم نمی کند چیزی شبیه گریه زلالم نمی کند آه ای خدا مرا به کبوتر شدن چکار ؟ وقتی که سنگ هم رحمی به بالم نمی کند
ترسم که تو هم یار وفادار نباشی عاشق کش و معشوق نگه دار نباشی من از غم تو هر روز دوصد بار بمیرم تو از دل من هیچ خبردار نباشی
شعر غمگین عاشقانه
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم با اشکتمام کوچه را تر کردم وقتی که شکست بغض تنهایی من وابستگی ام را به تو باور کردم
دورم ز تو ای خسته خوبان چه نویسم؟ من مرغ اسیرم به عزیزم چه نویسم؟ ترسم که قلم شعله کشد صفحه بسوزد با آن دل گریان به عزیزم چه نویسم؟
درسکوت دادگاه سرنوشت عشق برما حکم سنگینی نوشت گفته شد دل داده ها از هم جدا وای بر این حکم و این قانون زشت
دیده از اشک و دل از داغ و لب از آه پُر است ؛ عشق در هر گذری رنگ دگر می ریزد..
عاشقان را گر چه در باطن جهانی دیگرست عشق آن دلدار ما را ذوق و جانی دیگرست
شاید عشق بتونه باعث گذر زمان بشه ولی قطعا گذر زمان نمیتونه باعث ایجاد عشق بشه.
آن لحظه که ریزم چو فلک از مژه کوکب بیدار کسی نیست که گیرم به گواهی
تشبیه روی تو نکنم من به آفتاب کاین مدح آفتاب نه تعظیم شان توست
گُلِ محمدیِ من، مپرس حالِ مرا به غم دچار چنانم، که غم دچارِ من است…
خانه بر دوشتر از ابر بهاران بودم لنگر درد تو، چون کوه گران کرد مرا
آری، آری، زندگی زیباست. زندگی آتشگَهی دیرنده پابرجاست. گر بیفروزیاش، رقص شعلهاش در هر کران پیداست. ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست.
شعر عاشقانه زیبا
شباهت تو و من هر چه بود ثابت کرد که فصل مشترک عشق و عقل، تنهاییست
کاش چون برگ خزان رقص مرا نیمه شب ماه تماشا می کرد در دل باغچهٔ خانهٔ تو شور من وِلوِله برپا می کرد…
خرم آن عاشق، که بیند آشکار بامدادان طلعت نیکوی تو فرخ آن بیدل، که یابد هر سحر از گل گلزار عالم بوی تو
هرجا هوا مطابق میلت نشد برو . . . فرق تو با درخت همین پایِ رفتن است
در چشم پاک بین نبُوَد رسم امتیاز در آفتاب، سایه شاه و گدا یکی است..
حسرت رویت هلاکم کرد از بهر خدا روی بنما و دل درمانده ای را شاد کن
اشعار عاشقانه کوتاه
مباش بی می و مطرب که زیر طاق سپهر بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد
عاشق به خواب تن ندهد جز به خوابِ مرگ وآن هم بدین امید که بیند جمـال دوست…
آنکه برگشت و جفا کرد و به هیچم بفروخت به همه عالمش از من نتوانند خرید…
چقدر چون همگان، مثل دیگران باشم به جای عشق، به دنبال آب و نان باشم
اگر پرنده مرا آفریده اند چرا قفس بسازم و در بند آشیان باشم
از دست دیگران به کناری گریختم از دست خویشتن به کجا میتوان گریخت؟
بیدار نشستم که غمت را چو چراغی از شب بستانم به سحر بسپرم امشب
بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دل بی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دل
این غم، که مراست کوه قافست، نه غم این دل، که توراست، سنگ خاراست، نه دل
رودکی
جهان بی عشق سامانی ندارد فلک بی میل دورانی ندارد
نه مردم شد کسی کز عشق پاکست که مردم عشق و باقی آب و خاکست
چراغ جمله عالم عقل و دینست تو عاشق شو که به ز آن جمله اینست
امیرخسرو دهلوی
هر شب به تو با عشق و طرب میگذرد بر من زغمت به تاب و تب میگذرد
تو خفته به استراحت و بی تو مرا تا صبح ندانی که چه شب میگذرد
هاتف اصفهانی
ای ابر چراست روز و شب چشم تو تر وی فاخته زار چند نالی به سحر
ای لاله چرا جامه دریدی در بر از یار جدایید چو مسعود مگر
مسعود سعد سلمان
شعر عاشقانه دلتنگی
گرچه دارد یازده فرزند غیر از او ولی هیچ یک ، یوسف برای حضرت یعقوب نیست
اسیر خاکم و پرواز سرنوشتم بود فرو پریدن و درخاک بودنم، ننگ است
جان دلم امروز بیا بنشین لحظه ای رو در روی من چای عطردار میخواهم چای از من ، عطرش با تو …
شب همه شب بدون تو در به درم، نگاه کن عشق تو گشته هستیام چشم مرا به خواب کن
در بیابان فنا گم شدن آخر تا کی ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم
در پردهٔ رنگین تزویر با نغمهٔ نیرنگ تقدیر چون هفته ها و ماه ها و قرن ها پیش این آدمک های ملول بیگنه را هر جا به هر سازی که میخواهی برقصان
در طالع من نیست که نزدیک تو باشم میگویمت از دور دعا گر برسانند
به هم شبیه به هم مبتلا به هم محتاج چنان دو نیمهٔ سیبی که هردو نیم به هم…
به کام دل نرسیدیم و جان به حلق رسید…
کجایی ای رفیق نیمه راهم که من در چاه شبهای سیاهم نمی بخشد کسی جز غم پناهم نه تنها از تو نالم کز خدا هم
تو کسی که خنده اش طعم زمستان میدهد من همان که ابتدایش بوی پایان میدهد خوب میدانم که یک شب ، یک شب بی انتها عشق روی دستهای بی کسم جان میدهد
شعر های عشقولانه با حال
چقدر زمونه بی وفاست نمی دونم خدا کجاست یکی بیاد بهم بگه کجای کارم اشتباست ؟ گاهی می خوام داد بکشم اما صدام در نمیاد بگم آخه خدا چرا دنیا به آخر نمیاد ؟
میزنم کبریت بر تنهایی ام تا بسوزد ریشه بیتابی ام میروم تا هر چه غم پارو کنم خانه ام را باز هم جارو کنم
لحظه جدایی از تو ، لحظه اومدن غم بعد رفتنت عزیزم، جون میدم تو دست ماتم
بودنم را هیچ کس باور نداشت هیچکس کاری به کار من نداشت بنویسید بعد مرگم روی سنگ با خطوطی نرم زیبا و قشنگ آنکه خوابیده در این گور سرد بودنش را هیچ کس باور نکرد
شعر عاشقانه شاد
اشک رازیست لبخند رازیست عشق رازیست اشکِ آن شب لبخندِ عشقم بود
احمد شاملو
این چه عشقی است که در دل دارم من از این عشق چه حاصل دارم
میگریزی ز من و در طلبت باز هم کوشش باطل دارم
فروغ فرخزاد
اشعار عاشقانه مولانا
هر قفلی که میخواهد به درگاه خانهات باشد
عشق پیچکی است که دیوار نمیشناسد
چه فرقی میکند من عاشق تو باشم یا تو عاشق من؟!
چه فرقی میکند رنگین کمان از کدام سمت آسمان آغاز میشود؟!
دریاب مرا که طاقتم نیست انصاف بده که جای آن هست
من تماشای تو میکردم و غافل بودم کز تماشای تو خلقی به تماشای منند
در سراپای وجودش هیچ نقصانی نبود گر نبودی این همه نا مهربانی کردنش…
هرکسی از یار چیزی خواست هنگام وصال من به محض دیدن او خاطرش را خواستم
بحثِ ایمان دگر و جوهرِ ایمان، دگر است جامهپاکی دگر و پاکیِ دامان، دگر است…
داغ جانسوز من از خنده خونین پیداست ای بسا خنده که از گریه غم انگیزتر است
عزیز من چگونه پیدایت کنم وقتى به یاد نمى آورم چگونه گُمت کرده ام
چه زمستانِ بلاتکلیفی است نه آسمان میبارد و نه تو میایی چه فصلِ بی وصلی …
گفته بودی جای او می آید و آرام باش جاى او شاید،ولیکن مثل او محبوب نیست
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت
اوضاع جهان بدتر از آن است که بالکل موضوع غزل فلسفه ی خال تو باشد…
نخفته ام ز خیالی که میپزد دل من خمار صد شبه دارم شراب خانه کجاست؟
تلخی اخلاق را اندام موزون حل نکرد استکانم شد کمر باریک و چایم تلخ ماند
درد و رنجوری مارا داروی غیر تو نیست
ای تو جالینوس جان و بوعلی سینای من
مولوی
با او چه خوب می شود از حال خویش گفت دریا که از اهالی این روزگار نیست
تو که رفتی همه ی مزرعه ها خشکیدند باغ من بعد تو صد جعبه زمستان داده
– چند سالته؟ + وقتی سرحالم ١٦سال، وقتی خسته ام ٢٥ سال – الآن چند سالته؟ + هزارسال..
مطلب ما بی دلان از چشم بستن خواب نیست در به روی آرزوی خام می بندیم ما
دلا چه دیده فروبستهای؟ سپیده دمید… سری برآر که خوش عالمیست عالمِ صبح
افسانه می سازند و باور می کنیم اما غم نامه ی ما را کسی باور نخواهد داشت
عالم نسیان تماشاخانهٔ یکتایی است «عکس» بود آن جلوه تا آیینهام در یاد بود
بی حوصلگی،دلیل بی صبری بود بالای سرم هوا فقط ابری بود
جوری که دلم خواست،نچرخید این چرخ حتی خود اختیار من جبری بود
سرم در دام و تن در قید و دل در بندِ مهرِ او مسلمانان در این حالت سفر کردن توان؟نتوان!
هیچ شب خالی ازاندیشهی زلف تو نی ام این تصور سبب خواب پریشان من است
شعر عاشقانه سهراب
هر که با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود
زندگی رسم خوشایندی است
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد اندازه عشق
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یادمن و تو برود
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر ، سحر نزدیک است:
هر دم این بانگ برآرم از دل:
وای، این شب چقدر تاریک است!
خنده ای کو که به دل انگیزم؟
قطره ای کو که به دریا ریزم؟
صخره ای کو که بدان آویزم؟
شعر های عاشقانه سهراب سپهری
شاخه ها پژمرده است.
سنگ ها افسرده است.
رود مینالد.
جغد میخواند.
غم بیاویخته با رنگ غروب.
میتراود ز لبم قصه سرد:
دلم افسرده در این تنگ غروب.
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنجره ، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است
چه اهمیت دارد
گاه اگر می رویند
قارچ های غربت ؟
سهراب سپهری
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید برد
عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید با زن خوابید
زیر باران باید بازی کرد
زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه “اکنون” است
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است …
سهراب سپهری
ای از ازل بر آتشست ساکن سپند جان ما تسکین مجو تمکین مخواه از بیقراران بیش از این
تازان به جولانگه درا کز ناز بر اهل وفا توسن نتازند از جفا رعنا سواران بیش از این
هردم به بزم ای محتشم ساقی کشانت میکشد باشند در قید ورع پرهزگاران بیش از این
محتشم کاشانی
کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد ..
سنگ در برکه می اندازم و می پندارم با همین سنگ زدن ، ماه به هم می ریزد
عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است گاه می ماند و نا گاه به هم می ریزد
انچه را عقل به یک عمر به دست آورده است دل به یک لحظه کوتاه به هم می ریزد
آه یک روز همین آه تو را می گیرد گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزد
100 شعر عاشقانه کوتاه و زیبا
از شما عزیزان دعوت میکنیم از ناب ترین اس ام اس و شعرهای عاشقانه به همراه متن و جملا عاشقانه غمگین و زیبا در این مطلب دیدن نمایید.
بر لب دریای حسرت خانه ای دارم قدیمی ازتمام دار دنیا ،عزیزی دارم صمیمی گاه و بیگاه یادی از ما میکند با مرامش شرمسارم میکند
اشعار کوتاه عاشقانه برای اس ام اس
من در انتظار بهترین پیام نیستم من در انتظار پیامی از بهترینم ، بهترینم . . .
شعر کوتاه عاشقانه
در خیالم در خوابم همه ی جا با اویم ، مجنونم در همه ی جا وی را می جویم خیلی وقت است که رفته ز پیشم ، نه ! او نرفته با خود چه می گویم . . .
متن کوتاه عاشقانه زیبا
دوستی میوه ی درختانی است که در روح غنی عشق کاشته میشود
و با مراقبت محبت آمیز و درک متقابل پرورش می بایند . . .
اس ام اس عاشقانه بصورت شعر
کاش میشد در آسمان ها پر کشید
چون عقابی ابرها را هم درید
پر کشید ودر حضورت جان سپرد
لحظه ی آخر دو چشمان تو دید
جملات عاشقانه زیبا
دیگر پیام هایت نمی رسند
سیم بانان را خبرکن !
شاید کاجی افتاده باشد . . .
شعر کوتاه عاشقانه
یه دارو تو دنیا هست که بیشتر آدمای مریض رو خوب میکنه نام دارو :“دوست دارم “ فقط میشود از داروخانه های محبت تهیه کرد !
اشعار کوتاه عاشقانه برای اس ام اس
عاشقانه هایم همه ی رابه زانو زده !
توبه عشق چه کسی ایستاده ای . . .
عاشق اسمم میشوم
وقتی
تو صدایم می کنی . . .
پیامک های عاشقانه زیبا
پشت دیوار کج فاصله ها پنهانیم / غربت دل رابه خدا میدانیم اگرچه دوریم ز هم با همه ی ی خاطره ها / به امید خبری تازه ز هم می مانیم . . .
شعرهای عاشقانه زیبا
آدم گاهی چه گرم میشود
به یک ” هستـــــــــــــــــــــم ” ؛
به یک ” نتــــــــــــــــــــــــرس ” ،
به یک ” نـــــــــــــــــــــــوازش ” !
به یک ” آغـــــــــــــــــــــــوش” …
اس ام اس های عاشقانه و احساسی زیبا
آدمی را دیدم با سایه ی خود درد و دل می کرد ! چه رنجی می کشد او وقتی هوا ابریست . . .
شعر عاشقانه غمگین
در غم عشق نبودیّ و محبت کردی
این هم از لطف شما بودو نمیدانستیم
من نکردم گله از عهد و وفاداری تو
عهد ما عهد جفا بودو نمیدانستیم
رنج بی عشقی و تنهایی و بی مهری یار
همه ی تقدیر خدا بودو نمیدانستیم . . .
متن های عاشقانه بهصورت شعر کوتاه
نمیدانم نهان از من،چه نیکی کرده ای با “دل”…؟ که چون غافل شوم از اون ، دوان سوی “تو”میآید!!!
متن های عاشقانه جدید
دلم یک کوچه میخواهد بی بن بست… و بارانی نم نم و یک خدا که کمی باهم راه برویم همین…
فراموش کردن یار
بهترین روز هایت رابه کسانی هدیه کن که بدترین روز ها در کنارت بودند وهیچ وقت راه رفتن رو بلد نشده باشن
شعر عاشقانه زیبا برای عشقم
شیرین ترین لبخند را برای لحظه دیدار نگهدار” زیباترین غزلم را برای شب شعر چشمت نگهداشته ام””
شعرهای کوتاه و زیبای عشق و عاشقی
میدونی … من عاشق بارون نبودم !!! از وقتی عاشقش شدم که وقتی با تو قدم میزدم معنای خیس شدنش رو فهمیدم…
شعرهای زیبا و عاشقانه
چایت را تلخ ننوش!!فقط یکبار نگاهم کن،تمام قندهای دلم را برایت آب میکنم…
اس ام اس زیبا برای ترک عشق
دوست داشتن یعنی : بیست نفر واست سالاد فصل سلطنتی درست میکنند… لب نمی زنی… ولی دووست داری تره ای رو بخوری که “اوون” هیچ وقت واست خرد نمیکنه!
اس ام اس عاشقانه
اگـــر تو را امـــتحان می گرفتند بدون شک من رتبه ی اول می شدم بس کــه تــکرار کردم نامـــــت را در مرور خاطرات
یــار هــی یــار، یـــار! این جا اگرچه گاه، گل به زمستانِ خسته … خــار میشود این جا اگرچه روز گاه چون شب تار میشود، اما بهــار میشود، مــن دیده ام که می گویم!
بهترین جای دنیاست آغوش چشمانت آن جا که دلم رؤیا بپا میکند در حصار لب هایت بهشتی به پهنای از بوسه تا عشق !
اگر نشانیاَم را بپُرسند، میگویم: تمامِ پیادهروهای جهان! اگر گُذرنامه بخواهند، چشمانِ تو را نشانشان می دهم ! میدانم که سفر کردن به دیارِ چشمانت، حقِ طبیعیِ تمامِ مَردُمِ دُنیاست !
اعتبار تو به حضورت نیست، دور هم که باشی باز دوست داشتنی ترین هستی… آیا بهشـــــــتی که میگویــند.. جایی بهتر از آغـــــــوشـ توستـــــ؟
آغوش تو تخفیف عمر من است دچارت که باشم …. هر شب سالی نوری است، میان کهکشان راه شیری بوسه هایت…
نه طبق ِ مُد دوستت دارم نه به حکم سنت! همه ی چیز بنا بر فطرت است “خوب ها” دوست داشتنی اند…
مریض که میشوی پرستار میشوم … میآیم و مینشینم کنار تخت دلتنگی ات موهایت را با دستانم نوازش میکنم میروم و قرص “ماه ” را برایت می آورم! تب که میکنی در حوض شب پاشویه ات میکنم حوضی که همان قرص در آن است و پتوی نم دار ابر را رویت میکشم دستانت را در دستم میگیرم و تا خود صبح برایت دعا میخوانم غصه نخور نازنین من تا خورشید سلامی دوباره کند خوب شده ای …
بعضى از حرفارو باید بزارى وقتى خوب دم کشید بزنى اینجورى خیلى بیشتر به طرفت مى چسبه! دوستت دارم . . !
خیالت آسان من جـز آغوش تو حتـے به دیوار هم تکیه نمے کنم!
جملات کوتاه عاشقی
گیسو به هم بریز و جهانى ز هم بپاش…
معشوقه بودن است و بریز و بپاش ها…!
حسین زحمتکش
بانوی من، با رفتنت دنیای من لبریز غم شد
ساده بگویم هفت روز هفته ام را #جمعه کردی…
ایلیا مرادی
شعرهای زیبا
مانند پاییز می مانی …
آدم نمیداند چه بپوشد ،
وقت دیدنت …
نمیدانم چرا، اما به قدری دوستت دارم
که از بیچارگی گاهی به حال خویش میگریم…
فاضل نظری
زیباترین اس ام اس های عاشقانه
دوست دارم آن چنان ببوسمت که بگویی : دیوانه بعد محکم تر ببوسمت بگویی : روانی آنگاه آغوشت را تیمارستانی کنم برای تمامی جنونم …
متن های زیبا و عاشقانه به صورت شعر
در گذر زمان آرام آرام اما قرص و محکم
از بیابان های سنگلاخ با اندکی آب بر دوش خسته اما امیدوار
ثانیه ها و لحظه ها چون حلقه های زنجیر می گذرند از پی هم
ولی میدانستم و مطمعن بودم آن طرف این کوههای سخت و سرد
آن طرف این زخم های پر از درد دشتی پر از سرسبزی و گل خواهد بود
روزگارانی خوش و خرم …
پس نفس نفس زنان بی هیچ وقفه ای با دلی سرشار از امید قدم هایم را بر می دارم و می دانم زیرپایم سفت است و می دانم زیر پایم سفت است…