داستان تمام قسمت های سریال بازگشت به خانه و عکس های سریال
سریال بازگشت به خانه محصول سال 2006 کشور ترکیه است و در سایت Imdb نمره متوسط .8 را کسب کرده است.
بازیگران : Dilsad Çelebi, Cansel Elcin, Tardu Flordun, Ipek Erdem, Merve Oflaz
خلاصه اولیه داستان سریال بازگشت به خانه:
پینار دختری هست ک از پدرش ارثیه براش مونده و فرشاد هم شوهر پیناره و الیف هم دخترشون. جانان دوست صمیمی پینار بود ک با فرشاد (شوهر پینار) میریزه رو هم و وقتی پینار اونارو با هم میبینه فرشاد میزنه تو سرش و بیهوش میکنه و به کمک ی پلیس و یکی دیگه از دوستاش صحنه سازی میکنن ک مثلا پینار افتاده تو دریا ولی یوسف نجاتش میده و یکی ب اسم وداد ک دوست خانوادگی پینار هست بهش کمک میکنه و صورت پینارو عمل میکنه و پینار تبدیل ب لیلا میشه و میاد تا دخترشو و انتقامشو بگیره.
برای اینکار هم با نقش لیلا خودشو خواهر پینار و خاله الیف معرفی میکنه و در این صورت اموال فرشاد هم تو خطر میفته. یکی دیگه از اتفاقات مهم اون شب اینکه ک برادر یوسف شاهد اون صحنه سازی بودن و مجبور میشن ک اونم بکشن. حالا بعد مدتها جسد اورهانو پیدا کردن و یوسف هم میخواد انتقام برادرشو بگیره..
حالا ببینیم چیا پیش میاد ….
پ.ن: جانان معشوقه فرشاده و هنوز ازدواج نکردن و در عین اینکه با فرشاد رابطه داره افروز رو هم داره. پ.ن:افروز (ی پلیسه) و چنگیز (ی کلوب داره) کسایی بودن ک تو صحنه سازی دست داشتن و فرشاده ک برای بستن دهنشون بهشون پول میده.
داستان قسمت 1 سریال بازگشت به خانه
لیلا میاد شرکت و فرشاد هم میاد شرکت و لیلا میگه همه چیزو ب نامت میکنم ب ی شرط .. اونم اینکه سرپرستی الیف رو به من بدی.بعدم میره ک ودات بهش میگه با این کارت نقطه ضعف نشون دادی و لیلا میگه من خسته شدم.میخوام ب دخترم برسم و میره. یوسف میره کنار دریا و یاد آخرین دیدارش با برادرش میفته ک کمیسره میاد و میگه راجب پینار تحقیق کردم و باباش خیلی پولداره ک یوسف میگه چ ربطی ب داداشم داره ک. کمیسر میگه در صورت مردن پینار اموالش ب شوهرش میرسیده و ماشین اون زن اتفاقی تو دریا نیفتاده. اگه قصد کشتن زنه رو داشتن ممکنه داداشت شاهد اتفاقات بوده باشه. یوسف میگه پلیس چیکار میکنه؟ ک کمیسر میگه اونا خبر دار نمیشن و تصمیم میگیرن اول اسلحه ای ک تو حادثه ازش استفاده شده رو پیدا کنن. فرشاد تو شرکت داره ب عکس الیف نگاه میکنه ک جانان میاد و بهش میگه ک لیلا سرپرستی الیف رو میخواد. ب نظرت چرا؟ ک جانان میگه شاید حس مادر شدنش باعث شده. تو بسپرش ب من. بعدم چون فرشاد دلش واسه الیف تنگ شده میره دنبال الیف ک الیف میگه کاش خاله هم با ما بیاد چون همیشه راجب مامانم صحبت میکنیم. چنگیز هم میخواد ی زمین بخره و میره سراغ فراد تا پول بگیره ولی فرشاد قبول نمیکنه و چنگیز هم تهدیدش میکنه.
جانان هم میره آرایشگاه و لیلا هم از قبل بهش زنگ زده بود میره اونجا و جانان میپرسه چرا سرپرستی الیفو میخوای؟ چرا خودت ازدواج نمیکنی و بچه دار نمیشی ک لیلا میگه چون اون خواهر زاده منه.تو میتونی فرشادو راضی کنی.واسه تو هم خوبه.چون میتونی بچه خودتو ب دنیا بیاری. جانان میگه اگه فرشاد الیف رو بهت نده چی؟ شکایت میکنی؟ ک لیلا تو فکر میره. یکی ب اسم مصطفی میاد پیش درویش و مریم رو ازش خواستگاری میکنه ک درویش میگه ببینم خودش چی میخواد و بهت اطلاع میدم. جانان میره پیش افراز و بهش میگه تو فکر لیلا انداختم شکایت کنه .فرشاد هم بخاطر از دست ندادن الیف باهام ازدواج میکنه ک افراز زیاد راضی نیست ولی جانان راضیش میکنه. رابطه سودا هم ک کلا با مادرشوهرش و با یوسف خوب نیست و داره ب طرف چنگیز جذب میشه(چنگیز و افراز کسایی ک ب فرشاد تو سر ب نیست کردن پینار کمک کرده بودن) یوسف میره باهاش حرف میزنه چون قبلا بخاطر چنگیز بهش سیلی زده بود و و میخواد از دلش در بیاره ولی سودا میگه من دیگه اینجارو خونه خودم نمیدونم.پسرمو برمیدارم و میرم.
ایپک (خواهر فرشاد )هم میاد و ب فرشاد میگه مهتاب (خدمتکارشون)نمیتونه ب تنهایی از کارا بر بیاد ک فرشاد میگه مگه عایشه گل مریضه؟(عایشه گل ی جورایی جاسوس لیلا بود ). جانان هم میگه من عایشه گلو انداختم بیرون.چون دیگه نمیخوام اثری از پینار تو این خونه باشه.من باید باشم. اگه از تصمیم من حمایت کنی همه بهم احترام میزارن.مثل لیلا.میخواد شکایت کنه.ب نظرم بهتره رابطمونو رسمی کنیم بخاطر الیف. درویش هم موضوع خواستگاری مصطفی مریم میگه ک مریم میگه نمیخوام.
یوسف میره بار ک اجازه نمیدن وارد بشه و ایپک هم ک کلا عاشق یوسف شده ی مدت میره بار میبینتش و میره جلو و طوری رفتار میکنه ک انگار با همن و وقتی رفتن داخل یوسف تشکر میکنه و جدا میشه. لیلا هم ک اومده دیدن بیوسف ایپک میبینتش و میگه چرا میخوای الیفو بگیری؟ لیلا میگه بهتره تو این کار دخالت نکنی. ایپک:اون برادر زاده منم هست. لیلا:اگه خوبی الیفو میخوای داداشتو راضی کن.جای خالی مادرشو یکی باید پر کنه. بعدم میره تو.
الیف هم به مهتاب میگه میشه شماره خالمو پیدا کن ک جانان میاد و میگه تو هنوز نخوابیدی؟ مهتاب میگه دلش بستنی میخواست و جانان میگه خیلی لوس شدی و برو بخواب ک الیفمیگه ازت متنفرم و جانان هم میگه منم ازت خوشم نمیاد.
یوسف هم یواشکی میره تو اتاق چنگیز تا دنبال اسلحه بگرده ولی پیدا نمیکنه و وقتی میاد بیرون چنگیز میبینتش و لیلا میگه همراهه منه (خدا بده شانس) و بعد لیلا میره تو اتاق و ب چنگیز ی برگه میده و میگه اینجا هیچ سودی به ما نداده و اگه فردا مشتری بیاد حتما میفروشم.(کلوب جز اموال لیلائه) بعد ک میاد بیرون یوسف بیرونه و یوسف میگه من ب کمک تو نیازی ندارم.من خودم انتقام داداشمو میگیرم. چنگیز میره پیش افروز و بهش میگه لیلا چیکار کرده. فرشاد هم به لیلا میگه صحبت در مورد تصمبم سرپرستی مزخرفه ک لیلا میگه پس من میرم شرکت و ی جلسه میزارم و به همه میگم وقت بازنشستگیتون رسیده. یوسف هم اسم چنگیز رو ب کمیسر میده. سودا هم با چنگیز ملاقات میکنه و مثل اینکه باهم ارتباط دارن.
عکس های بازیگران سریال ترکی بازگشت به خانه
عکس های جانان، یوسف، پینار لیلا در سریال بازگشت به خانه
تصاویر بازیگران سریال بازگشت به خانه